شهادت سلطان طوس...

به اسم خدای مهربان

🖤امروز شهادت سلطان طوس حضرت رضا (ع) هست..🖤

محضر مهدی فاطمه (س)

و تمام مسلمونای دنیا تسلیت میگم این روز رو..

دلم واسه صحن انقلاب بارگاهش تنگ شده اونجا یه تیکه از بهشت خداست..

یه حس و حال خیلی خاص نسبت به امام رضا جانم دارم ..

لیاقت ندارم اما بابا رضا صداش میکنم😭

البته خودم میدونم که امام رضا کجا و من گنه کار کجا😭

امام رضا محرم تمام رازها و درد و دلهامه..

امام رضا خودت برامون دعا کن ..

امام رضا جان خودت برا ظهور فرزند عزیزت دعا کن

از خدا بخواه که بهمون رحم کنه..

...............

🤲دعا می‌کنم در آخرین روز از ماه صفر🤲

امام حسین علیه السلام

خریدار اشک هاتون

پیامبر صلوات الله علیه و آله

مشکل گشای غم هاتون

غریب مدینه ؛ امام حسن مجتبی علیه السلام

شفاعت خواهتون

خورشیدطوس، امام رضا علیه السلام

ضامن دعاهاتون

و مهدی فاطمه علیهم السلام

سایبان دل هاتون باشه...

🤲🤲آمین🤲🤲

🖤اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🖤

دوست دارم کسی را که...

وقتی که زندگی من
هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچ کس نیست

🌟فروغ فرخزاد🌟

هرجا روی تو با منی ...ای هر دو چشم و روشنی

⭐به اسم خدای قشنگم⭐

🥺امروز هم دلم عجیب گرفته و تنگ شده🥺

یاد پند استادعزیزتر از جانم افتادم و رفتم سراغ غزلیات مولانا..

غزل شماره14

ای عاشقان ای عاشقان... امروز ماییم و شما

افتاده در غرقابه‌ای... تا خود که داند آشنا

گر سیل عالم پر شود... هر موج چون اشتر شود

مرغان آبی را چه غم... تا غم خورد مرغ هوا

ما رخ ز شکر افروخته... با موج و بحر آموخته

زان سان که ماهی را بود... دریا و طوفان جان فزا

ای شیخ ما را فوطه ده... وی آب ما را غوطه ده

ای موسی عمران بیا... بر آب دریا زن عصا

این باد اندر هر سری... سودای دیگر می‌پزد

سودای آن ساقی مرا... باقی همه آن شما

دیروز مستان را به ره... بربود آن ساقی کله

امروز می در می‌دهد... تا برکند از ما قبا

ای رشک ماه و مشتری... با ما و پنهان چون پری

خوش خوش کشانم می‌بری... آخر نگویی تا کجا

هر جا روی تو با منی... ای هر دو چشم و روشنی

خواهی سوی مستیم کش... خواهی ببر سوی فنا

عالم چو کوه طور دان ...ما همچو موسی طالبان

هر دم تجلی می‌رسد... برمی‌شکافد کوه را

یک پاره اخضر می‌شود... یک پاره عبهر می‌شود

یک پاره گوهر می‌شود... یک پاره لعل و کهربا

ای طالب دیدار او... بنگر در این کهسار او

ای کُه چه باد خورده‌ای... ما مست گشتیم از صدا

ای باغبان ای باغبان ...در ما چه درپیچیده‌ای

گر برده‌ایم انگور تو... تو برده‌ای انبان ما

⭐⭐⭐⭐⭐⭐

بازم ازتون ممنونم استاد

بگداخت جانم زین هوس ارفق بنا یا ربنا

💫به نام حضرت دوست💫

🤲سلام و نور خدا شامل حالتون🤲

غزل شماره 5 حضرت مولانا رو مرور کنید ..خیلی نازه..

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

آن شکل بین وان شیوه بین وان قد و خد و دست و پا

آن رنگ بین وان هنگ بین وان ماه بدر اندر قبا

از سرو گویم یا چمن از لاله گویم یا سمن

از شمع گویم یا لگن یا رقص گل پیش صبا

ای عشق چون آتشکده در نقش و صورت آمده

بر کاروان دل زده یک دم امان ده یا فتی

در آتش و در سوز من شب می‌برم تا روز من

ای فرخ پیروز من از روی آن شمس الضحی

بر گرد ماهش می‌تنم بی‌لب سلامش می‌کنم

خود را زمین برمی‌زنم زان پیش کو گوید صلا

گلزار و باغ عالمی چشم و چراغ عالمی

هم درد و داغ عالمی چون پا نهی اندر جفا

آیم کنم جان را گرو گویی مده زحمت برو

خدمت کنم تا واروم گویی که ای ابله بیا

گشته خیال همنشین با عاشقان آتشین

غایب مبادا صورتت یک دم ز پیش چشم ما

ای دل قرار تو چه شد وان کار و بار تو چه شد

خوابت که می‌بندد چنین اندر صباح و در مسا

دل گفت حسن روی او وان نرگس جادوی او

وان سنبل ابروی او وان لعل شیرین ماجرا

ای عشق پیش هر کسی نام و لقب داری بسی

من دوش نام دیگرت کردم که درد بی‌دوا

ای رونق جانم ز تو چون چرخ گردانم ز تو

گندم فرست ای جان که تا خیره نگردد آسیا

دیگر نخواهم زد نفس این بیت را می‌گوی و بس

بگداخت جانم زین هوس ارفق بنا یا ربنا

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

ای دل چه اندیشیده ای...

🌟به نام خدای شب و روز🌟

امروز 16 شهریور ماه تولد یکی از استادهای عزیزم بود..

بهشون با تمام وجود تبریک میگم و ازش سپاسگزارم که کارهای خوبی به من آموخت که حال دلم خوب شه

یکی از اون کارها شعرخوانی بود

غزل شماره3 حضرت مولانا هم یکی از اون شعرهای

فشنگی بود

که به دلم نشست

ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها

زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا

زان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کم

زان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطا

زین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بد

زان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطا

چندین چشش از بهر چه تا جان تلخت خوش شود

چندین کشش از بهر چه تا دررسی در اولیا

از بد پشیمان می‌شوی الله گویان می‌شوی

آن دم تو را او می‌کشد تا وارهاند مر تو را

از جرم ترسان می‌شوی وز چاره پرسان می‌شوی

آن لحظه ترساننده را با خود نمی‌بینی چرا

گر چشم تو بربست او چون مهره‌ای در دست او

گاهی بغلطاند چنین گاهی ببازد در هوا

گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن

گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی

این سو کشان سوی خوشان وان سو کشان با ناخوشان

یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب‌ها


چندان دعا کن در نهان چندان بنال اندر شبان

کز گنبد هفت آسمان در گوش تو آید صدا

بانک شعیب و ناله‌اش وان اشک همچون ژاله‌اش

چون شد ز حد از آسمان آمد سحرگاهش ندا

گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت

فردوس خواهی دادمت خامش رها کن این دعا

گفتا نه این خواهم نه آن دیدار حق خواهم عیان

گر هفت بحر آتش شود من درروم بهر لقا

گر رانده آن منظرم بستست از او چشم ترم

من در جحیم اولیترم جنت نشاید مر مرا

جنت مرا بی‌روی او هم دوزخست و هم عدو

من سوختم زین رنگ و بو کو فر انوار بقا

گفتند باری کم گری تا کم نگردد مبصری

که چشم نابینا شود چون بگذرد از حد بکا

گفت ار دو چشمم عاقبت خواهند دیدن آن صفت

هر جزو من چشمی شود کی غم خورم من از عمی

ور عاقبت این چشم من محروم خواهد ماندن

تا کور گردد آن بصر کو نیست لایق دوست را

اندر جهان هر آدمی باشد فدای یار خود

یار یکی انبان خون یار یکی شمس ضیا

چون هر کسی درخورد خود یاری گزید از نیک و بد

ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر لا

روزی یکی همراه شد با یزید اندر رهی

پس با یزیدش گفت چه پیشه گزیدی ای دغا

گفتا که من خر بنده‌ام پس بایزیدش گفت رو

یا رب خرش را مرگ ده تا او شود بنده خدا

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

🌺الهی که حال دلت همیشه خوب باشه استاد عزیزم🌺

حافظا ساغر بخواه.

به اسم خدای قشنگ و مهربان..

🌺🌹🌺🌹🌺

قطعه شماره 26 جناب حافظ خیلی به دل میشینه..

ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست

آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه

جنّت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن

زانکه در جنّت خدا بر بنده ننویسد گناه

دوستداران دوستکامند و حریفان باادب

پیشکاران نیکنام و صف‌نشینان نیکخواه

ساز چنگ، آهنگِ عشرت، صحن مجلس، جایِ رقص

خالِ جانان، دانهٔ دل، زلفِ ساقی، دام راه

دور از این بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین

حال از این خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟

ناسازگاری از فلک آمد‌...وگرنه من با خاک خوی کردم و با خار ساختم..

✨سلام و ادب✨

به تبعیت از فرمایشات یه استاد عزیز و شیرین سخن اشعار

پروین اعتصامی رو میخوندم از این شعرش خوشم اومد..

بارید ابر بر گل پژمرده‌ای و گفت

که از قطره بهر گوش تو آویزه ساخت

از بهر شستن رخ پاکیزه‌ات ز گرد
بگرفتم آب پاک ز دریا و تاختم
خندید گل که دیر شد این بخشش و عطا
رخساره‌ای نماند، ز گرما گداختم
ناسازگاری از فلک آمد، وگرنه من
با خاک خوی کردم و با خار ساختم
ننواخت هیچگاه مرا، گرچه بیدریغ
هر زیر و بم که گفت قضا، من نواختم
تا خیمهٔ وجود من افراشت بخت گفت
کاز بهر واژگون شدنش برفراختم
دیگر ز نرد هستیم امید برد نیست
کاز طاق و جفت، آنچه مرا بود باختم
منظور و مقصدی نشناسد به جز جفا
من با یکی نظاره، جهان را شناختم

مراحل امضای زیارت اربعین..

سلام و ادب

بخونید ببینید کدوم مرحله هستید

ازیِکۍپرسیدم
ان‌شاءلله اگه بخوام 🌟 اربعین برم‌ کربلا 🌟
باید‌چه کاری رو انجام ‌بدم ؟!
گفت:
-اول‌میرۍپاسپورتتوازاِمام‌رِضامیگیری؛


بعدحضرت‌معصومه‌پاراف‌میڪنه


بعدحضرت‌عباس‌امضاء‌ميکنه


بعدازاون‌میبری‌دبیرخونه؛


حضرت‌زینب‌ثبت‌میکنه


وآخرین‌مرحله ممهور‌بہ‌مهر‌حضرت‌مادر


میشه وتمام ....
گفتم‌راهۍنداره‌ڪه زودتر‌انجام‌بشه؟!


گفت‌ 💔امام_حسین˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💔

من که به هیچ کدوم نرسیدم هنوز😭😭

یه حس خاص

⭐به اسم خدای ستاره ها⭐

🌹سلام خدای قشنگم 🌹

دارم به آسمون خدا نگاه میکنم و به این فکر میکنم که

خیلی دلم میخواد خدا دستاش رو باز کنه و منو توی آغوشش

جا بده..

البته خودم میدونم که لایق این حس و این نعمت بزرگ نیستم...

من کجا خدا کجا..

من با این همه بار گناه کجا خدا با اون همه لطف و کرمش کجا...

اما بازم نا امید نمیشم..

چون اعتقادم بر اینه که بالاخره یه روزی به هر چیزی

که با تمام وجودم بهش فکر کنم

میرسم...

حتما خدا یه روزی منو میپذیره ..

من عاشقتم خدا ..

خیلی عزیزی خیلی نازنینی خیلی بزرگی خیلی قشنگی...خیلی...

خدا جون قشنگم خیلی خستم از این پایین..

دورت به گردم بسه دیگه...