همه شب دست به دامان خدا ....

⭐⭐⭐⭐⭐⭐

همه شب دست به دامان خدا تا سحرم
كه خدا از تو خبر دارد و من بي خبرم

رفتي و هيچ نگفتي كه چه در سر داري
رفتي و هيچ نديدي كه چه آمد به سرم

گرمي طبعم از آن است كه دل سوخته ام
سرخي رويم از اين است كه خونين جگرم

كار عشق است نماز من اگر كامل نيست
آخر آنگاه كه در ياد توام در سفرم

اين چه كرده ست كه هرروز تو را مي بيند؟
من از آيينه به ديدار تو شايسته ترم

عهد بستم كه تحمل كنم اين دوري را
عهد بستم ولي از عهد خودم ميگذرم

میلاد عرفان ور

پندهای استاد اخلاق...

به اسم خدای قشنگم

قصد دارم در این صفحه پندهایی که به دلم میشینه رو ثبت کنم

این جمله اولین پندی بود که دریافتم...

به هیچ چی دلبسته نشو : دلبستگی درد داره

🌿🌿🌿

🌿🌿🌿

42⭐عزیزم ؛ با سنگهایی که برات پرت میکنند خانه بساز

41⭐آینده ی خوب ؛ نیاز به خاطرات بَد داره ...

40⭐ آرام باش ؛ تا بزرگترین باشی ...

39⭐هر جا که زورت نرسید بسپار به خدا ؛ ماشین حسابش دقیقه

38⭐بالا رفتن سخته اما ارزش تحمل سختی ها رو داره....

37⭐با کسی باش ؛ که راه قلبت را بَلَد باشد ...

36⭐انسانهای مهربان قهر نمیکنند ؛ پرواز میکنند ...

35⭐به دو چیز ایمان داشته باش؛ وجود خدا و نفرین پدر ...

34⭐آرام باش ؛ خیلی زرنگها ؛ محکوم به رنج و تَجَرُّد هستند ...

33⭐فقط انسانهای آرام میتوانند درست تصمیم بگیرند...

32 ⭐ما هیچ رسالتی برای اصلاح آدمهای کم عقل نداریم..

31⭐فَاذْكُرُونِي أَذْكرْكُمْ ( خریدارم شوی ؛ خریدارت شوم )

30⭐موفقیت را مدیون کسانی هستی که غرورت را شکستند

29⭐انتقام نگیرید ؛ میوه های خراب خودشون میفتن

28⭐کارو باید خدا راست بیاره ...

27⭐گذشته دیگه نیست ، باید الانت و بپذیری و بفکر فردات باشی..باید بتونی از یاد ببری...

26⭐برحمتک یا ارحم الراحمین ...

25⭐هر کی بهت ظلم کرد بسپار به خدا ....از پاش درمیاد...

24⭐وقتی خدا به زندگیت آرامش میده یعنی خیلی دوستت داره .

23⭐کیمیاگری یعنی تبدیل غم به شادی ...

22⭐زندگی یک اثرهنریست ؛ بهش فکر نکن ازش لذت ببر ...

21⭐زندگی امکان ناممکن هاست ...

20⭐حالا فکر کن زرنگی ؛ آه پدر به وقتش چراغتو خاموش میکنه...

19⭐با سنگهایی که برامون پرت کردند ؛ خانه ساختیم ...

18⭐عزیزم ؛ تا میتوانی ؛ بخنـد ، ببخش ، فراموش ...

17⭐آرام باش عزیزم ؛ هیچ چیز ارزش دلهره نداره ...

16⭐گاهی برای بدست آوردن ؛ باید از دست داد ...

15⭐خدایا تو بساز ؛ وقتی تو بسازی عالیه ؛ هزار مرتبه شکرت ...

14⭐آرام و صبور که باشی دیگران بجای تو پیر میشوند ...

13⭐پرنده باش و از قفس بگریز ؛ تا آزادی را ببینی ...

12⭐آرام‌ و فکور ؛ اما ؛ مثل کودکان بازی گوش ...

11⭐به حرفای دیگران اهمیت نده ..فقط فاصله بگیر..

10⭐بی خیال و آرام باش....

9⭐خدا که بخواد ، عزیزت میکنه ...

8⭐هیچ ثروتی بالاتر از آرامش نیست ...

7⭐وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ وای بر هر عيب جوی طعنه زن...

6⭐با ظالم جنگ نکن ؛ برو و به خدا بسپارش.معجزه را میبینی....

5🌹به کسانیکه قدر دان بودنت نیستند ؛ نبودنت را هدیه کن🌹..

4⭐همه چیز درست میشه جز ذات آدمهای پَست .

3⭐هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می‌شود، دری دیگر باز می‌شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می‌دوزیم که درهای باز را نمی‌بینیم🚫

2⭐احترام لایق کسانی است که احترام را بلدند ...

1⭐خودتو معطل نکن ؛ هیچوقت ذات خراب درست نمیشه

خدایا دلم خیلی گرفته

هیچی حالمو خوب نمیکنه..

امروز واقعا شکستم ...سخت شکستم...

حرفایی که شنیدم پِرزم کرد ...خیلی بالاتر از شکستن..

دیگه اصلا خورده های روحم جمع نمیشه...اصلا اصلا اصلا...

خدایا خودت دیدی و شنیدی که چه بر من گذشت...

خودت کمکم کن...😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

ز غرور ناز گفتی ؛ مگر هنوز تو هستی......

💐به اسم خدای نازنینم💐

یه شعر زیبای دیگه از فروغی بسطامی

غزل شماره457

چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی

بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی

🌺

سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول

که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی

🌺

ز تو خواهش غرامت نکند تنی که کشتی

ز تو آرزوی مرهم نکند دلی که خستی

🌺

کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز

تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی

🌺

به قلمروی محبت در خانه‌ای نرفتی

که به پاکی‌اش نرُفتی و به سختی‌اش نبستی

🌺

به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم

ز غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی

🌺

ز طواف کعبه بگذر، تو که حق نمی‌شناسی

به در کنشت منشین تو که بت نمی‌پرستی

🌺

تو که ترک سر نگفتی ز پی‌اش چگونه رفتی

تو که نقد جان ندادی ز غمش چگونه رستی

🌺

اگرت هوای تاج است ببوس خاک پایش

که بدین مقام عالی نرسی مگر ز پستی

🌺

مگر از دهان ساقی مددی رسد وگرنه

کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی

🌺

مگر از عذار سر زد خط آن پسر فروغی

که به صد هزار تندی ز کمند شوق جستی

راهی برای استجابت دعا...

💐به اسم خدای قشنگم💐

امروز هم استاد ورمزیار کلاس رو تشکیل ندادن ..

بنده هم به یاد یه پند از دوست و استاد قدیمی نشستم پای مطالعه کتاب

💐دانستنیهای زندگی 💐

..کتابی با ارزش و کاربردی

​​​این قسمتش به نظرم جالب اومد ...ثبتش کردم...

برای استجابت دعا چه باید کرد؟
شک و تردید همواره حالاتی آشنا برای انسانها بوده است. افراد مردد و حیوان به این سو و آن سو می نگرد و همواره این سوال برایشان پیش می آید که آیت قدرتی وجود دارد که بتوان از آن کمک گرفت. این تردید به خاطر عدم اعتماد و ایمان کامل به وجود قدرت برتری است که تمام کائنات زیر قدرت خود دارد.
هنگامی که در حالت دعا قرار می گیرید با این موضوع ایمان داشته باشید که قدرت روحی شما تنها علت و سبب و تنها عامل نجات دهنده شماست

و از صمیم قلب اطمینان حاصل کنید که با وجود آن هر غیر ممکنی ممکن و هر عملی میسر می شود. در وهله اول این جمله تاکیدی را همواره با خود تکرار کنید: روزی خواهد رسید که من به آرزوی خود برسم. آری روزی می رسد که من خوشبختی خود را بیابم اما فراموش نکنید که خواست و آرزوی خود را به آینده و به بعد موکول نکنیم و آن چه می خواهیم در زمان حال از ضمیر باطن بخواهیم و به آسانی بدان جان ببخشیم و البته این در صورتی میسر است که به آن ایمان کامل داشته باشیم.
هنگامی که برای کسی دست دعا به سوی آسمان بلند می کنید او را در اعماق روح و ضمیر باطن خود بنشانید و او را با چهره ای شاد و روحی آزاد ببینید و از اینکه دعایتان مستجاب خواهد شد شکر گزاری کنید. هنگامی که با روح و اعتقاد روبه سوی خداوند می کنید با شناختی که از او دارید می دانید که آرزویتان را بر آورده خواهد کرد.
زیرا خداوند هرگز با شکست میانه ای ندارد. نه آن را می شناسد و نه آن را برای بندگانش می خواهد. به عنوان مثال اگر تصویر تندرستی عزیز بیمار خود را به ذهنتان بسپارید و تمامی دقت خود را بر روی بهبودی او متمرکز کنید خداوند نیز بر این تمرکز ذهن شما صحه خواهد گذاشت.

آخرین مرحله دعا شامل شناخت و قبول آن است و اعتقاد به این مسئله که حتما اجابت خواهد شد. اما این نکته
را به خاطر داشته باشید که ما هرگز قادر به دیدن وجدان و ضمیر و اعتقادات باطنیخود نیستیم، اما می توان با قدرت ایمان به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانیم و دعا ها را مستجاب کرد.
اما بیشتر اوقات این سوال به ذهنمان خطور می کند: پس چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟ پاسخ آن در
سوال پنهان است. زیرا ترس و تردید در آن به خوبی روشن است. چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در

کودکی خود را به مادر می سپردید و جز او کس دیگری را نمی شناختید و عشق او را با تمام و جود احساس می کردید هنگامی که در مورد استجابت دعاهایتان دچار شک می شوید،
دقت خود را بر خواسته تان متمرکز کنید. پس از آنکه تمام ذهن و فکر خود را از این فکر و ایده انباشتید، از چندی شاهد رشد و
شکوفایی آن خواهید شد.
و از صمیم قلب اطمینان حاصل کنید که با وجود آن هر غیر ممکنی ممکن و هر عملی میسر می شود. در وهله اول این جمله تاکیدی را همواره با خود تکرار کنید: روزی خواهد رسید که من به آرزوی خود برسم. آری روزی می رسد که من خوشبختی خود را بیابم اما فراموش نکنید که خواست و آرزوی خود را به آینده و به بعد موکول نکنیم و آن چه می خواهیم در زمان حال از ضمیر باطن بخواهیم و به آسانی بدان جان ببخشیم و البته این در صورتی میسر است که به آن ایمان کامل داشته باشیم.

هنگامی که برای کسی دست دعا به سوی آسمان بلند می کنید او را در اعماق روح و ضمیر باطن خود بنشانید و او را با چهره ای شاد و روحی آزاد ببینید و از اینکه دعایتان مستجاب خواهد شد شکر گزاری کنید. هنگامی که با روح و اعتقاد روبه سوی خداوند می کنید با شناختی که از او دارید می دانید که آرزویتان را بر آورده خواهد کرد.
زیرا خداوند هرگز با شکست میانه ای ندارد. نه آن را می شناسد و نه آن را برای بندگانش می خواهد. به عنوان مثال اگر تصویر تندرستی عزیز بیمار خود را به ذهنتان بسپارید و تمامی دقت خود را بر روی بهبودی او متمرکز کنید خداوند نیز بر این تمرکز ذهن شما صحه خواهد گذاشت.
آخرین مرحله دعا شامل شناخت و قبول آن است و اعتقاد به این مسئله که حتما اجابت خواهد شد. اما این نکته
را به خاطر داشته باشید که ما هرگز قادر به دیدن وجدان و ضمیر و اعتقادات باطنی خود نیستیم، اما می توان با قدرت ایمان به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانیم و دعا ها را مستجاب کرد.
اما بیشتر اوقات این سوال به ذهنمان خطور می کند: پس چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟ پاسخ آن در

سوال پنهان است. زیرا ترس و تردید در آن به خوبی روشن است. چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در
کودکی خود را به مادر می سپردید و جز او کس دیگری را نمی شناختید و عشق او را با تمام و جود احساس می کردید هنگامی که در مورد استجابت دعاهایتان دچار شک می شوید،
دقت خود را بر خواسته تان متمرکز کنید. پس از آنکه تمام ذهن و فکر خود را از این فکر و ایده انباشتید، از چندی شاهد رشد و شکوفایی آن خواهید شد.

پس برای استجابت دعا شک رو کنار بگذاریم

و به قدرت و توانایی خداوند مهربان ایمان داشته باشیم

وتمام قوای خود رو بر خواسته و نیازمون متمرکز کنیم....

غزل  402 سعدی....

⭐به اسم خدای قشنگم⭐

یه کم دلم گرفته بود رفتم سراغ شعر خوانی

رسیدم به این غزل از سعدی

غزل شماره 402

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم
که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم
هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد
که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم
هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی خور و غمخوار تو باشم
گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
گر خداوند تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم
مردمان عاشق گفتار من ای قبله خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم
گرچه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی
که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم

غزل شماره402سعدی