بازم قصه من و تنهایی..
🌸به اسم خدا🌸
از دیروز چندین بار به یاد بابا افتادم
همیشه وقت سفر روزی چندبار بهم زنگ میزد و احوالم
رو جویا میشد...
از دیروز گوش به زنگم خبری از بابا نیست...
کاش بودی بابایی نازنینم ..
به یادت هستم و دوستت دارم...
روحت شاد ....🌺🌸💜💖
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۷/۱۲ ساعت 21:40 توسط R.gh
|