🌟به اسم خدای قشنگم🌟

💫حال دلم خوش نبود یه غزل دیگه از

حضرت مولانا روخوندم💫

غزل شماره162

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را

تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

🌺

نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم

چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را

🌺

ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم

نه نهانم نه پدیدم چه کنم کون و مکان را

🌺

ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم

چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را

🌺

چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم

چه توان گفت چه گویم صفت این جوی روان را

🌺

چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را

چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را

🌺

چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی

خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را

🌺

ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی

چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را

🌺

جهت گوهر فایق به تک بحر حقایق

چو به سر باید رفتن چه کنم پای دوان را

🌺

به سلاح احدی تو ره ما را بزدی تو

همه رختم ستدی تو چه دهم باج ستان را

🌺

ز شعاع مه تابان ز خم طره پیچان

دل من شد سبک ای جان بده آن رطل گران را

🌺

منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را

منگر جور و جفا را بنگر صد نگران را

🌺

غم را لطف لقب کن ز غم و درد طرب کن

هم از این خوب طلب کن فرج و امن و امان را

🌺

بطلب امن و امان را بگزین گوشه گران را

بشنو راه دهان را مگشا راه دهان را

🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟